چسب زخم زندگی

Nafas sahra · 20:51 1403/01/23

گاهی چراغ خاموش و ترمز بریده  وسط یه ترافیک عظیمی..

 نیازه که یکی راه رو روشن کنه و راه رو برات باز کنه  و بزاره تو راهت رو بری..‌.

گاهی وسط کلی محکم بودن و صبور بودن تو خسته و نفس بریده ای...

نیازه یکی پشتت بگیره و هواتو داشته باشه...

گاهی لبه پرتگاهی و نگاهت بی فروغ به ته دره اس...

نیازه یکی محکم بغلت کنه و سفت بگرتت ...

گاهی افسرده نشتی ته اتاق تاریک دوخته شده به سه کنج دیوار زانو بغل گرفته بی حسی...

نیازه یکی پرده ها رو بزنه کنار و لبخند رو بچسبونه به لبت وببرتت به دنیای شادی ها..

اماااااا...

ماچراغ خاموش ترمز بریده خسته نفس بریده ایستاده لبه پرتگاه ته اتاق تاریک این یکی رو نداریم...

اون یکی  تو زندگیمون نداریم که بی منت بشه چسب زخم زندگیمون...

واسه همونه که دفاع یه سری غریبه باعث میشه کلی ازشون تشکر کنی... اونم میون این همه نیزه هایی که تورو نشونه گرفتن و بی درنگ درحال زخم زدنن... و چقدر اون تشکر  حس بدی میده... اینکه یه غریبه ازت دفاع کرده و تونمیدونی چه کنی تا  جبران کنی لطفش رو