خودت رو بخواه
یه دوستی دارم که یه جوری حرف میزنه که با خودت میگی این خدای اعتماد به نفسه...
اما وقتی به کاراش و حرفاش دقت میکنم حسم بهم میگه این خودشو موقعیتش رو یا دوست نداره یا قبول نداره...
پس این اعتماد بنفسه عین یه بادکنکه که به هیچی بنده...
مثلا در مورد زندگی واقعیش دروغ زیاد میگه... از درکش عاجزم...
حتی سنش رو هم دروغ میگه... نمیفهممش..چرا؟
من ساده ام یا اون زرنگ؟
مگه خودت خواستن چشه...قبل این دوستم میگفتم من مشکل دارم و... الان فهمیدم من خودم رو قبول دارم فقط گاهی در مواجه با اجتماع دچار استرس میشم نمیتونم محکم وارد شم ... وگرنه اینکه تو اجتماع نمیترسم و خود واقعیم رو معرفی میکنم یعنی چند قدم از اون جلو ترم ...
نمیخوام تراز بندی کنم یا نمره دهی کنم...
ولی یه جاهایی ریز بین باشین... اونجا میفهمین یه نکته های کوچیکی دارین که برای بقیه همون نکته ها سخته که بپذیرن...
خودت رو دوست داشته باش... خودت خواستن، خودت بودن، یه ضربه ۷۰ امتیازی شایدم بیشتر باشه چون تو از گام اول محکم قدم برداشتی یه جوری پایه رو ساختی که میشه یه آسمون خراش بسازی ...
یکم به خودت دقیق شو تو چیز هایی داری که بقیه به سختی دارنش...