یه مرده در درون من
·
1403/03/28 20:47
· خواندن 1 دقیقه
وسط هیاهو وا مانده ایم...
شاید هم که تنها مانده ایم...
کسی فریاد میزند در ما و ما لال مانده ایم...
گوش های قلب زخم شده و ما هنوز لال مانده ایم...
کسی گریه میکند در ما و ما بی اشک مانده ایم....
بغض تبر زده بر وجود ما و ما بی حس مانده ایم....
شاید که لبخند دزدیده شده که سرما زده مانده ایم...
*****
کسی گوشه نشین شده است
زانو بغل گرفته
نفس، غم زده
صحرا،ماتم زده
یکی اینجا از گور برخاسته است... مرده ای بیش نیست
شایدم زنده بگورش کرده،نفس
وسط این هیاهو یادش امد مردنش را...
و مرده زنده شده است
قاتلش منم یا که دیگری؟
چه کنم ؟
بغل کنمش یا که دوباره اسیر خاک کنم..
دل بسوزم یا که رها کنم...
گریه کنم یا که چشم بپوشم..
فریاد بزنم یا که لال شوم...
چه کنم با منی که زامبی شده...
چه کنم؟
چه کنم؟