اطرفیان به ظاهر فهیم ما
درک شدن....
چیزیه که همه بهش نیاز داریم ... تموم این بی عصابی ها...
این افسردگی ها...حال بدی ها... اینا همه از درک نشدنه...
اگه،..فقط یه جا که داری غر میزنی یه نفر حتی غریبه بگه درکت میکنم... میفهمم چی میگی ... دیگه تموم بود بخدا همون جا حالت خوب می شد ... اصلا عین اب رو اتیش ...
ما ادما محتاج همین یه جمله ایم....
ما دوست داریم یکی بفهمه اوضاعمون چجوریه...
ما ادما حتی اگه هزار بار بگیم تنهایی رو دوست داریم...
بازم عاشق بودن یه نفر کنار مونیم که بفهمه مارو...
اگه بغلمون کنه که میشه نور علی نور..
میگن تو خوبی... تو همه چی داری... تو نیاز به ما نداری... تو فلان... تو مرگ ... تو درد...
بابا ولم کنین... کشتین منو... درکم نمیکنین پس حال خوب و بدم رو شما مشخص نکنین...
به من میگن غر میزنی چقدر... کی میخوای خوب باشی نگی سرم درد میکنه حالم خوب نیس...
ای بابا تو اینارو میشنوی و میبینی ولی متوجه داد زدن من نمیشی که دارم خودمو میکشم بگم خسته ام...
من از مرد خودم بودن خسته ام.... از اینکه بقیه بهم تکیه کنن هم خسته ام... از اینکه برا بقیه بدو ام خسته ام...
از اینکه هیچ کس دقدقه منو نداره خسته ام...من حتی گاهی از زندگی کردن هم خسته ام...
ما ادما محتاجیم به اینکه یکی بگه میفهممت...
منم محتاجم به اینکه یکی بگه... میفهممت حتی اگه تو یه درون گرای ادم گریز بی عصاب غر غروِ اخمو باشی...