شاید باید نفس کشید...

شاید باید نفس کشید...

حس که من دارم....

درد

Nafas sahra Nafas sahra Nafas sahra · 1402/07/16 18:47 ·

میشه نوشت؟

اصن مگه درد نوشتن داره؟ اصن تو بگی کسی هست بفهمه؟

مگه شکستن دیدن داره...؟ له شدن قشنگه؟

اصن از کی گله باید بکنی؟

از بابایی که یه زمانی مثل پرنسس ها باهات رفتار میکرد و تو رو یه لوس ناز نازی  بار اورده و الان  یکی از مهم ترین عاملان زخمی کردن روحته؟

یا از مامانی که هیچ وقت حس نکردی دوست داره؟

از داداش کوچیکه ای که جواب دلسوزی هات میشه سرکوفت زدن زندگی ای که بقیه ریدن بهش و تو سعی کردی جمعش کنی درستش کنی... 

عیب نداره میگذره... من بلاخره یه روز میرم از این خونه ... این خونه رو با ادماش ول میکنم و میرم...

یا با یه ادم جدید... یاهم میمیرم...

افسرده نیستم...فقط یه زخمی از دنیا زده از ادما متنفر شده ام.. .

میدونی قلب من خیلی وقت که جای افزایش علاقه داره هر روز نفرت رو توش بیشتر میکنه...من دارم از همه متنفر میشم...

اصن

همه اش درست ...

من نمیخوامشون...خسته ام ازشون....اذیتم میکنن به درک...

ولی...

طلب زندگی ای خودشون خراب کردن رو با چه منطقی از من دارن...

اونی که اینجا طلب کاره منم..

منی که چندسال عذاب کشیدم...

منی که پیر شدم...

منی که از جوونی هیچی نفهمیدم و نمیفهمم...

منی که خسته ام...

منی که مرده ام...

منی که تموم شدم...

کاش ولم کنن ...بزارن یکم خودمو بخیه بزنم وصل کنم این شکسته های زخمی رو...

من یه زخم عفونی هستم...ولم کنین ... حتی نگاه کردنتون درد داره...

بغض

Nafas sahra Nafas sahra Nafas sahra · 1402/07/12 16:38 ·

بغضه دیگه میوفته تو گلو و راه نفس رو میگره و عین ماری که خودش رو دور طعمه می پیچه اینم دور گلوت حلقه میزنه و هی فشار میده...
حالا تو هی دستات رو  روی چشمات فشار بده وهی جلو اشکات رو بگیر مگه درست میشه... نچ نمیشه...
حتی بغض هم از دستت خسته اس... کم اورده ...بابا دوتا قطره اشک  که این حرفا رو نداره...بزار سر ریز بشه این پیمانه صبر ...هم جسمت رو راحت کن و هم خودت رو...
نفس بکش.. گریه خوبه .‌.. بهترین مسکنه لعنتی... پس یکم گریه کن... یکم اشک بریز ..
چه عیبی داره.... وقتی گریه کردی یکم خودتو بغل کن...
تو کوه محکم منی...
من دوست دارم نفس...
گریه کن لعنتی ... 
من میفهمم... من باهات درد میکشم... جا داد زدن یکم گریه کن... 
ته این بغض میشه سر درد... میگرن... سرگیجه...

خودت رو نابود نکن...

.

.

.

تو اولویت منی نفس

خودم؛ خودم باشم

Nafas sahra Nafas sahra Nafas sahra · 1402/07/04 14:18 ·

احتیاج دارم هیچ کسی و نشناسم برم پی زندگیم بدون فکر کردن به ادما،به دردهاشون،به اینکه چیکار کنم خوشحال بشن،چیکار کنم گریه نکنن،چیکار کنم همه چی درست بشه.برم یه گوشه کار خودمو بکنم،فکر کنم به دردام،به اینکه چیکار کنم خوشحال بشم،چیکار کنم گریه نکنم،چیکار کنم همه چی درست بشه...
‌.

زنده بگور

Nafas sahra Nafas sahra Nafas sahra · 1402/07/01 09:06 ·

همه ترسم این بود که مبادا پس از این همه زحمت زنده بمانم!
میترسیدم که جان کندن سخت بوده باشد و در ناامیدی فریاد بزنم یا کسی را به کمک بخواهم..!
- صادق هدايت | زنده بگور